عشق

عشق

سه شنبه ۱۷ مرداد ۰۲

فكر كن تو راه خاستگاري هستي به مامانتم ميگي مامان به نظرت قبول ميكنه باباش ؟؟!! مامانتم ميگه دلشونم بخاد پسر من آقاست!!! مامانت ميگه بزرگترها حرف زدن خودتو قاطي نميكني !!! بلاخره عشقت چايي مياره, يواشكي به هم ميخندين , بعد چند دقيقه مامانت به پدر عروس ميگه اجازه بديد اين دوتا برن تو اتاق حرفاشونو بزنن, اونا كه نميدونن شما قبلا حرفاتونو زدين , منتظريد كه بريد اتاق , ميريد اتاق , هيچي ديگه يه دفعه عشقو بغل ميكني بوسش ميكني , ميگي ديوونه ما كه قبلا حرفامونو زديم ديدي زير قولم نزدم ديدي گفتم مرد و قولش ديدي مامانو بابامو راضي كردم ديدي شدي عروس مامانم الان شدي خانوم خود خوووووووووووودم

عشق+غرور=تنهايي , پس بدو بگو دوسش داري

♥♥♥

دلتنگم نه دلتنگ تو دلتنگ اينكه يه روزي هوامو داشتي دلتنگ اينكه هر لحظه به يادم بودي دلتنگ هر دقيقه شنيدن صدات دلتنگ تا صبح بيدار موندنت فقط به خاطر اينكه دل من گرفته دلتنگ اينكه اسممو سوالي صدا كني ديدي ؟ من كه دلتنگ تو نيستم !

به سلامتي عشقم به خاطر صبرش به سلامتي عشقم به خاطر شيطوني ها و اذيت كردناش به سلامتي عشقم كه لنگه نداره به سلامتي عشقم كه صبرش زياده و هرچقدر اذيتش كنم باز آخرش ميگه دوست دارم به سلامتي عشقم كه وقتي عصباني هستم سريع ميخواد آرومم كنه به سلامتي عشقم كه وقتي ابروشو بالا ميندازه و تو چشمام نيگا ميكنه تسليمش ميشم به سلامتي عشقم كه تموم زندگيمه

حس عجيبيه وقتي ميفهمي عاشق شدي...همه چيز عوض شده...حتي خودت وقتي ميفهمي بهش دلبسته شدي و دلت نميخواد از اين دلبستگي دل بكني حس عجيبيه...وقتي دلت ميخواد ب خاطر هر كار كوچيك ازش اجازه بگيري...و از كوچكترين كاراش باخبر شي انقد روش حساس ميشي و ب تك تك كلمه هاش دقيق فكر ميكني و بازخواستنش ميكني كه هم خودت اذيت ميشي هم خودش حس عجيبيه وقتي با دو دقيقه دير جواب دادنش آشوب و نگراني تو دلت موج ميزنه...حس عجيبيه وقتي نسبت ب تموم وجودش حريصي و تمومشو مال خودت ميدوني خيلي عجيبه وقتي حاظر نيسي اين حسو با تموم دنيا عوض كني...

ي روز ميام جلوي دخترمون و بهش ميگم فرشته كوچولو اون دستايي ك الان تو با دستاي كوچولوت ميگيري اول تو دستاي من بوده اون صورتي ك الان تو بين دوتا دستات ميگيري و روي ته ريششو بوس ميكني اول جاي لباي من بود...اون سينه اي ك سرتو روش ميذاري و خودتو لوس ميكني براش جاييه كه من سرمو ميذاشتمو آروم ميشدم...اوني ك تو بهش ميگي بابايي كل زندگي مامانيه...اين آقا عشق منه عمر منه ...هيچوقت نبينم بهش بي احترامي كنيااااااا هيچوقت عصبانيش نكنيا آخه اگ اون نباشه ديگه مامانم تو اين دنيا نيست...

يكي از زيباترين لحظه ها لحظه‌اي كه ميبيني‌ يكي‌ لبخند رو لبشه و ميدوني‌ كه دليل اون لبخند تويي . . .

دلم ميخواد يه ني ني داشته باشم… چشماش شبيه تو… قدش هم قد تو… صداش به قشنگي صداي تو… اصلا همه چيش عين تو… دلم ميخواد وقتي دلم برات تنگ ميشه… اونو ببينم انگار تو رو ديدم… تو رو ببينم انگار اونو ديدم… دلم ميخواد از تو دوتا داشته باشم… يكي تو… يكي ثمره ي عشقم با تو… •

من باور دارم كه دو انسان از قلبشان به هم متصلند، و مهم نيست كه چه كار مي كنيد، چه كسي هستيد و كجا زندگي مي كنيد؛ اگر مقدر شده كه دو نفر با هم باشند، هيچ مرز و مانعي بين آنها وجود نخواهد داشت…